ضرورت روانشناسی در تربیت کودکان چیست؟

ما والدینی هستیم که خود در دنیای سنت زندگی کرده و تربیت شده ایم . دنیای سنتی که اساس آنخوب و بد و باید ها و نباید هایی بوده که همگی بر پایه باور های غلط گذشتگان به دوش ما گذاشته شده بود.
نسلی که در بستر تربیت سختگیرانه و کمال طلبانه ، مقایسه ، سرزنش ، نصیحت و تحقیر های زیادی را به جان کشید و شاید در کمتر جایی احترام دید و حق انتخاب داشت.
همین کودکان دنیای دیروز سنتی ، به یکباره خود را پدر و مادر های دنیای مدرن دیدند که در این دنیا همه چیز تغییر کرده است. در دنیای امروز والدگری همانند رانندگی کردن می باشد که یک کار آگاهانه و هشیار است و حتی یک لحظه نمی توان با چشم بسته رانندگی کرد.
دنیای مدرن مانند یک بزرگراه می ماند که اگر از یک از یک مسیر منصرف شدی ، بازگشت به مسیر اصلی حتی تاوان و جریمه دارد.
پدری و مادری کردن نیز دقیقا مانند همین دو مثال بالا می باشد و در دنیای امروز دیگر نمی توان بر اساس آزمون و خطا و الگو برداری از دیگران فرزندان را تربیت کرد.
در گذشته والدین بیشتر به فکر بقا و رشد فیزیکی کودک بوده ولی در حال حاظر بزرگترین دغدغه والدین سلامت روان آن هاست. از این رو استرس و بار روانی بسیاری را تحمل می کنند و کاهی اوقات ما به عنوان والد در برابر کودک ۲ ساله خود آنقدر احساس ناتوانی می کنیم که نا خودآگاه دست به رفتارهای مخرب مثل پرخاشگری و حتی برخورد فیزیکی می زنیم.
احساس گناه و پشیمانی که بعد از این کار به مادر دست می دهد بسیار کشنده تر از فریادی است که بر سر کودک خود زده است ، در این حالت بسیار احساس ناتوانی کرده و تصور می کنند که به پایان خط رسیده اند و همه کارها را امتحان کرده اند اما به نتیجه ای نرسیده اند ، حتی روابط زناشویی خود را نیز تحت تاثیر قرار می دهد.

تصمیم صحیح چیست؟

برخی از والدین معتقدند که با مطالعه کتاب ها و یا مقالات علمی در سایتهای معتبر روانشناسی می توان این مشکلات کودکان را بر طرف کرد، البته که مطالعه کردن بسیار مقبول می باشد اما در مورد تربیت کودکان کافی نیست.
این کار مانند داروخانه ای است که همه نوع دارو از سرما خوردگی تا سرطان دارد اما اینکه کدام دارو برای بیماری خاص ما درمان است فقط و فقط توسط متخصص مربوطه قابل تجویز است.
کودکی دوران طلایی تربیت برای والدین محسوب می شود زیرا که والدین بیشترین سهم در تربیت کودکان در کل طول دوران والدگری را دارا می باشد .
دنیای مدرن عصر اطلاعات و آگاهی است و اینکه مادری ادعا کند من نمی دانستم کودکم اختلال دارد مثلا بیش فعال یا اوتیسم بوده است ، خود این نادانی و نا آگاهی در عصر اطلاعات و دسترسی به جریان آزاد دانش ، خطایی بزرگ و نابخشودنی است.
سرمایه روان یک انسان همانند قلکی است که ذره ذره از لحظه تولد کودک با رفتارها و برخود های والدین و اجتماع در طول ۱۸ سال برای فرزند ذخیره و سرمایه گذاری می شود. بعد ها فرزند از همین ذخایر روانی زندگی خود ، خانواده و اجتماع خود را می سازند.
اینجا می توان نقش روانشناس و مشاور با تجربه را درتربیت و پرورش کودک سالم با اهمیت دانست ، در واقع روانشناس فانوسی است که راه رشد کودک را روشن می کند که در چاه نیافتد. اقدام به موقع و شناسایی برخی از علایم ، خیلی کوچک و کم اهمیت می تواند کمک بسیار بزرگی به رشد روانی کودک نماید.
کودکان هنگامی که وارد محیط آموزشی می شوند اعتماد و عزت نفس خود را در گروه همسالان جستجو می کنند و اگر در آن محیط نتوانند به موفقیت هایاجتماعی مانند دوست یابی و یا موفقیت های آموزشی برسند یک زخم کاری و عمیقتا همیشه بر روان خود وارد آورده اند.
از طرفی کودکی بدلیل بسته نشدن ساختار مغز برای درمان بسیار زمان طلایی و با اهمیتی است. سرعت بهبود و تغییر در کودکان بسیار بالا است. این تنها یک روی سکه می باشد ، که کودکان در سنین زیر ۱۲ سال در برابر شرایط محیطی بسیار شکننده می باشند و یک تغییر بسیار کم اهمیت از نظر ما ، می تواند یک شوک روانی تمام عیار برای کودکان باشد.
هدف ما در مجموعه نارنج رشد همه جانبه کودکان اعم از رشد روتنی آنها بوده و امید واریم بتانیم با آگاهی و آموزش کودکی سالم با سرمایه روانی بالا پرورش دهیم

روانشناسی و بازی درمانی کودکان

کودکی دوران طلایی تربیت برای والدین محسوب می شود زیرا که والدین بیشترین سهم در تربیت کودکان در کل طول دوران والدگری را دارا می باشد . سرمایه روان یک انسان همانند قلکی است که ذره ذره از لحظه تولد کودک با رفتارها و برخود های والدین و اجتماع در طول ۱۸ سال برای فرزند ذخیره و سرمایه گذاری می شود. بعد ها فرزند از همین ذخایر روانی زندگی خود ، خانواده و اجتماع خود را می سازند. اینجا می توان نقش روانشناسی و بازی درمانی کودکان و همچنین روانشناس و مشاور با تجربه را درتربیت و پرورش کودک سالم با اهمیت دانست.

در واقع روانشناس فانوسی است که راه رشد کودک را روشن می کند که در چاه نیافتد. اقدام به موقع و شناسایی برخی از علایم ، خیلی کوچک و کم اهمیت می تواند کمک بسیار بزرگی به رشد روانی کودک نماید.

بازی‌ درمانی چیست؟

بازی از ضروریات زندگی کودکان است.

کودکان از طریق بازی افکارشان را بازگو می کنند و به همان راحتی که بزرگسالان احساساتشان را با کلمات بیان می کنند، آنان نیز همین کار را به وسیله بازی انجام می دهند. کودک در طول بازی توانایی حل مشکلات خود را پیدا می کند و به وسیله آن می تواند اعتماد به نفس و روحیه استقلا ل طلبی را در خود پرورش دهد.

آنان احساساتی چون ترس، اندوه، شادی و عصبانیت خود را از طریق بازی بیان و به این ترتیب احساس امنیت و ارزشمند بودن می کنند.